دو دهه تسلط عدالت و توسعه بر ترکیه – حسین پاشایی
حزب عدالت و توسعه ترکیه در انتخایات اخیر سرانجام حائز اکثریت لازم شد. عدالت و توسعه از هنگام تأسیس خود را به عنوان یک حزب طرفدار غرب در فضای سیاسی ترکیه مطرح کرده که از اقتصاد بازار آزاد لیبرالی و عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا حمایت میکند. بدنه اجتماعی این حزب طیف وسیعی از گرایشهای راستگرا شامل اسلامگراها، اصلاحطلبان اسلامگرا، محافظهکاران، ملیگراها، راستهای میانه و طرفداران تجارت را در بر میگیرد.حسین پاشایی دانشجوی دکترای علم سیاست در دانشگاه آنکاراست. او که اهل تبریز است، با زندگی و تحصیل در ترکیه، تجربه دست اولی از سیاست و جامعه آن کشور دارد. پاشایی با ما درباره انتخابات اخیر ترکیه، میزان مشارکت و اتفاقات پیش از انتخابات به گفتگو نشست.
میزان مشارکت در انتخابات پارلمانی چندروز پیش در ترکیه بیش از ۸۵ درصد بود. یعنی در ترکیه ۷۷میلیونی چیزی نزدیک به ۵۵ میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند. از این حجم عظیم از مشارکت سیاسی در این برهه زمانی چه تحلیلی دارید؟
در سنت انتخاباتی ترکیه، میزان مشارکت اکثراً بالا بوده است. دلایلی برای این امر میتوان برشمرد: از قبیل اینکه رقابت انتخاباتی در ترکیه کاملاً مبتی بر رقابت احزاب میباشد. یعنی اکثر طبقات سیاسی اجتماعی میتوانند خود را در عرصه رقابت انتخاباتی بیازمایند. نکته مهم دیگر اینکه نهاد برگزاری انتخابات کاملاً نهادی مستقل است. طوری که امکان سازماندهی و مهندسی آراء تقریباً غیرممکن است و این امر در طول دههها سابقه انتخاباتی در ترکیه قابل مشاهده است. مثلاً در انتخابات ۱۹۵۰ پیروزی حزب «دموکرات» به طور کلی صحنه سیاسی ترکیه را دگرگون کرد و شخصی مانند «عصمت اینونو» را خانه نشین کرد یا در همین انتخابات خرداد امسال، حزب قدرتمند و حاکم «عدالت و توسعه» از اکثریت پارلمانی پایین کشیده شد. این میزان مشارکت بالا با توجه به این نکته جالب میشود که اساساً نحوه رأی دادن در ترکیه متفاوت با ایران است. شهروندان ترکیه فقط میتوانند در حوزه انتخابی و منطقه خاصی که اقامت آن منطقه یا محله را دارند و اقامت آنها در محله یاریها و سیستم امنیت کشور ثبت شده است رأی دهند. در حالیکه رأی دهندگان ایرانی در انتخاب حوزه رأی دهی، آزادی عمل دارند
پس میزان مشارکت بالا در ترکیه امری طبیعی ست و قبلاً نیز سابقه داشته است؟
بله. بیشترین میزان مشارکت نیز در انتخابات ۱۹۸۷ بوده است. با شرکت بیش از ۹۰ درصد از کسانی که میتوانستند رأی بدهند. کمترین میزان مشارکت نیز به سال ۱۹۶۹ بر میگردد با حضور حدود ۶۵ درصد از واجدان شرایط رأی دهی.
میخواهیم کمی در مورد چهار حزب عمدهای که در این انتخابات توانستند صندلیهای پارلمان را تصاحب کنند صحبت کنیم. “عدالت و توسعه”، “جمهوری خلق”، “حرکت ملی”، و “دموکراتیک خلقها“. اگر از احزاب مغلوب شروع کنیم باید اول از همه از حرکت ملی نام ببریم.
بله. حزب حرکت ملی (MHP) که در سال ۱۹۶۹ پایه گذاری شد. سنتز دو ایده اسلام و ترکی گرایی ست. نوعی ناسیونالیسم رمانتیک ترکی و اسلام سنی حنفی. اما وزنه ترکی گرایی در آن سنگینی میکند. حزبی محافظه کار است که پایگاه اجتماعی بسیار مشابه و سیال با حزب عدالت و توسعه دارد. در انتخابات خرداد امسال موفقیتی نسبی داشت و با کسب ۱۶ درصد آرا، ۸۰ نماینده راهی مجلس ترکیه کرد. اما بر خلاف انتظارشان، در این انتخابات اخیر شکست سنگینی خوردند و با کسب ۱۲ درصد از کل آرا انتخاباتی به عنوان حزب چهارم وارد مجلس شدند.
اما پدیده حزبی اخیر در ترکیه، حزب دموکراتیک خلقها بود با معرفی یک چهره جنجالی به نام “صلاحالدین دمیرتاش“.
بله. حزب دموکراتیک خلقها (HDP) در اکتبر ۲۰۱۳ زاده شد. رهبری مشترک این حزب بر عهده «فیغان یوکسک داغ» (از رهبران سابق حزب ستمدیدگان سوسیالیست) و «صلاح الدین دمیرتاش» است. این حزب رنگین کمانی ازگروه های رادیکال چپ، کرد، علویها، ارمنیها، سبزها و همجنس گرایان است. در انتخابات ریاست جمهوری آگوست ۲۰۱۴ رهبر مشترک این حزب صلاح الدین دمیرتاش از رقبای اصلی «رجب طیب اردوغان» در انتخابات بود که با کسب نزدیک به ۱۰ درصد از آرا موفقیت نسبتاً چشمگیری نیز به دست آورد. اعتماد به نفس حاصل از درخشش در انتخابات ریاست جمهوری به همراه کمپین عالی انتخاباتی، حزب دموکراتیک خلقها را بهعنوان پدیده جدیده عرصه سیاست ورزی ترکیه معرفی کرد. در انتخابات پارلمانی خردادماه امسال نیز با گذر از سد ۱۰ درصدی و کسب ۱۳ درصد کل آرا و گسیل ۸۰ نماینده به مجلس به موفقیت بزرگی نائل آمد. از شگفتیهای انتخابات پارلمانی خرداد کسب رأی بیشتر حزب دموکراتیک خلقها از حزب حرکت ملی در استانبول بود. شگفتی دیگر نیز برگزیده شدن برادرزاده عبدلله اوجالان به نام «دیلک اوجالان» بود.
منظورتان رهبر زندانی کردهای درگیر با دولت ترکیه است؟
بله عبدالله اوجالان رهبر زندانی سازمان کارگران کردستان (PKK) است و این که برادرزاده او از حوزه انتخاباتی از حوزه انتخاباتی «شانلی اورفا» برگزیده شد یک اتفاق سیاسی در ترکیه محسوب میشد.
درباره حزب دمکراتیک خلقها میگفتید.
بله. پس از انتخابات خردادماه در پی مسجل شدن عدم دستیابی احزاب مخالف و موافق به تشکیل حکومت ائتلافی، و از سوی دیگر پس از انفجار بمب در شهر «سوروج»که داعش مسئولیت آن را برعهده گرفت، شاهد از سرگیری پیکار گریلاهای پ.ک.ک با نیروهای انتظامی و نظامی ترکیه بودیم. همه این تحولات وقتی پیچیدهتر شد که رهبران حزب دموکراتیک خلقها از اقدامات «پ.ی.د» و «ی. پ.گ» – شاخههای سیاسی و نطامی پ.ک.ک در سوریه – حمایت کرد. ورود جنازههای نیروهای دولتی به شهرها – که توسط پ.ک.ک کشته میشدند – حس ناامنی و ناتوانی دولت انتخاباتی به رهبری «احمد داووداوغلو» از ایجاد امنیت در ترکیه را افزایش میداد. این حس عدم امنیت، با انفجار میدان راه آهن انکارا و کشته شدن ۱۰۲ نفر به اوج خود رسید. حزب دموکراتیک خلقها، دولت و نیروهای امنیتی اطلاعاتی را مسئول این انفجارها نامید و شعار «دولت قاتل» را بر سر زبانها انداخت. با همه این اوصاف حزب دموکراتیک خلقها نیز با غرور روانه انتخابات اول نوامبر شد ولی علی رغم گذشتن از سد ۱۰ درصدی، تعداد ۲۱ نماینده کمتر از انتخابات ژوئن راهی مجلس کرد.
و حزب جمهوری خلق که به نوعی میراث آتاتورک – پدر ترکیه نوین – است.
بله. حزب جمهوری خلق (CHP)، قدیمیترین حزب سیاسی در جمهوری ترکیه و مهمترین حزب چپ میانه این کشور است که گرایشهای ملیگرایانه، سوسیال دمکرات و لائیک دارد. این حزب که تاریخی به درازای جمهوریت ترکیه دارد در طول این مدت فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است. چند بار از پی کودتاهای نظامی حزب تعطیل شده و از پی آن بازگشایی شده است. پایگاه اجتماعی تقریباً ثابتی نیز دارد. در حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد آرا را دارد که به نوعی این پایگاه اجتماعی، متعلق به کسانی ست که به میرات جمهوریت و مدرنیزاسیون در تاریخ جمهوری ترکیه علاقه و توجه دارند. این حزب که به نوعی کلاسیکترین حزب ترکیه است، در دو انتخابات گذشته علی رغم وعدههای اقتصادی و سیاسی فراوان تقریباً همان میزان رأی گذشتهاش را داشته است و در این انتخابات نیز کمی بیش از ۲۵ درصد آرا را کسب کرد.
میرسیم به قویترین ضلع این مربع که حزب عدالت و توسعه است. حزبی که بیش از یک دهه است ترکیه را میگرداند.
بله. حزب عدالت و توسعه (AKP) در آگوست ۲۰۰۱ تشکیل شد حزبی است محافظه کار در ساحت فرهنگی اجتماعی، و لیبرال در حوزه اقتصاد و با اعتقاد کامل به اقتصاد بر پایه بازار آزاد. از انتخابات سراسری ۲۰۰۲ بیش از ۱۳ سال است که در قدرت هستند و با توجه به نتایج انتخابات اخیر این اقتدار تا ۲۰۲۰ نیز ادامه خواهد داشت. پس از انتخابات ریاست جمهوری آگوست ۲۰۱۴ رجب طیب اردوغان رهبر کاریزماتیک آن با استعفا از حزب به کاخ ریاست جمهوری رفت و سکان رهبری حزب را به «احمد داوود اوغلو» سپرد. ولی سایه اردوغان همچنان بر ارکان حزب و پایگاه اجتماعی آن سنگینی میکند.
آیا جاه طلبیهای اردوغان در شکست نسبی این حزب در انتخابات خرداد امسال تاثیرگذار بود؟
بله. اغلب تحلیلگران خسران انتخاباتی عدالت و توسعه در انتخابات ماه خرداد را اقدامات و خواست اردوغان در تغییر سیستم سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی میدانند. به هر حال حزب عدالت و توسعه با دریافت پیام آن انتخابات و انجام اصلاحات حزبی و عقب نشینی اردوغان سعی کرد خودش را با شرایط سازگار کند. البته ناامنی ایجاده شده و عدم ثبات اقتصادی وسیاسی در ماههای اخیر را نیز اصلاً نباید دست کم گرفت که عدالت و توسعه به نوعی خودش را منجی نشان داد و توانست با قدرت به قدرت برگردد و با کسب نزدیک به ۵۰ درصد آراء تعداد کرسیهای پارلمانیاش را به عدد ۳۱۷ برساند.
همانطور که شما در بالا اشاره کردید، انتخابات پارلمانی که در چندروز پیش انجام شد، درواقع انتخاباتی زودرس و تجدید انتخابات پارلمانی خرداد امسال بود. چرا این اتفاق افتاد؟
تابلویی که از انتخابات ۷ ژوئن (خرداد) بیرون آمد نشان از خواست حکومت ائتلافی رأی دهندگان ترکیهای بود. ولی معادلات تشکیل حکومت بسیار پیچیده بود. در مرحله اول احزاب مخالف شادمان از به زیر کشیدن آ.ک.پ ادعای بلوک ۶۰ درصدی کردند یعنی با احتساب آرای ۳ حزب دیگر که ۶۰ درصد کل آراء مأخوذه میشد، رویای تشکیل حکومت ائتلافی را در سرشان پروراندند ولی همان شب انتخابات «دولت باغچلی» – رهبر حرکت ملی – آب سردی بر رویاهای آنها ریخت و عدم حضور حزب خودش را در هر ائتلافی که حزب دموکراتیک خلقها نیز باشند، اعلام کرد. این مساله و شکست مذاکرات دوجانبه عدالت و توسعه با جمهوری خلق و اتفاقاتی دیگر، دست به دست هم دادند، تا تصمیم به انتخابات زودهنگام گرفته شود.
چه نسبتی بین شکست نسبی حزب عدالت و توسعه در انتخابات خردادماه، تشدید نزاع دولت با نیروهای پ ک ک و حزب دموکراتیک خلقها، و پیروزی جالب توجه عدالت و توسعه در انتخابات چندروز پیش میبینید؟ درواقع میخواهیم کمی بیشتر درباره فضای این پنج شش ماهه صحبت کنیم.
همانطور که در بحث از دموکراتیک خلقها گفتم، در فاصله ۵ ماهه بین این دو انتخابات، در ترکیه تحولات بسیاری رخ داد. از سرگیری مجادله نطامی بین گریلاهای کرد و نیروهای دولت که بیش از ۲۰۰ کشته از نیروهای امنیتی را در پی داشت، دو انفجار خونین که دولت مدعی است شهروندان ترکیهای عضو داعش عاملان آن بودهاند، اعلام خودمختاریهای دموکراتیک دربعضی از شهرهای کردستان ترکیه، تحولات کردستان سوریه و تاثیرات آن بر ترکیه، سقوط ارزش لیر ترک در مقابل ارزهای خارجی و سقوط سهام بازارهای بورس از مهمترین تحولات این چند ماه اخیر بود. در چنین فضایی بود که اکثر شرکتهای نظرسنجی و رسانههای مخالف پیش بینی نتیجهای مشابه انتخابات ماه ژوئن را داشتند. البته کادر رهبری حزب عدالت و توسعه با اعتماد به نفس اشاره میکردند که ما پیام رأی دهندگان را شنیدهایم و اشتباهات خود راپذیرفته ایم و دیگر آنها را تکرار نخواهیم کرد. اردوغان نیز دیگر در میتینگهای انتخاباتی شرکت نکرد. دیگر صحبت از سیستم ریاستی نبود. ۳۰ نفر از برگزیدگان انتخابات گذشته را از لیست انتخاباتی جدید بیرون کشیدند و افراد جدیدی را جایگزین کردند. با روسای قبایل و عشایر کرد دیدار کردند و آنها را نسبت به خطراتی که از جانب پ.ک.ک و ه.د.پ وجود دارد، آگاه کردند. حتی لیستهای انتخاباتی را در مناطق کردستان ترکیه با خواست آنها جا به جا کردند.
خب این اقدامات عدالت و توسعه بود. احزاب دیگر چه میکردند؟
احزاب مخالف عملاً کاری نمیکردند! جز وعدههایی که از نظر رأی دهندگان پشتوانه عملیاتی نداشت و همینطور حمله به اردوغان و داوت اوغلو. حتی حزب دموکراتیک خلقها و رهبری آن به نظر من اشتباهات فاحشی را انجام داد.«فیغان یوکسک داغ» در جایی اشاره کرد که ما پشتمان به «قندیل» (محل استقرار کردهای معارض ترکیه) و کردهای سوریه گرم است. یا یکی دیگر از نمایندگان همین حزب در سخنرانی در شهر «یوکسک اوا» دولت را تهدید میکرد که اگر پ.ک.ک اراده کند، شما را در آب دهانش غرق خواهد کرد. از اینگونه اظهارات در میان اعضا و نمایندگان حزب دموکراتیک خلقها فراوان یافت میشود. در چنین فضایی بود که حزب عدالت و توسعه این پیروزی دور از انتظار را به دست آورد.
حزب عدالت و توسعه بیش از یک دهه است که در کشوری چون ترکیه سکانداری بلامنازع است. بسیاری از تحلیلگران این را به شکوفایی اقتصادی ترکیه در دوره زعامت این حزب نسبت میدهند. اما آیا همه مساله این است؟ عدالت و توسعه جدای از اقتصاد شکوفا چه کالایی را به مردم ترکیه عرضه میکند که این اندازه خریدار دارد؟
شکوفایی اقتصادی یک طرف داستان است. بگذارید اینطور بگویم که حزب عدالت و توسعه برآیند واقعی سیاست و قدرت در جامعه ترکیه است. از پس جمهوریت، مدرنیزاسیون آمرانهای در ترکیه شکل گرفته بود که درواقع تمایلات و خواستهای بیش از نیمی از مردم ترکیه را نادیده گرفته بود. آن ۳۰ الی ۳۵ درصد از پایگاه اجتماعی حزب جمهوری خلق حاملان این مدرنیزاسیون میباشند که نیروی قدرتمند ارتش نیز پشتوانه و حافظ این ارزشهای مدرن و کمالیستی بود. البته تا فبل از اقدامات عدالت و توسعه در خلع سلاح سیاسی ارتش. اما عدالت و توسعه از قلب سرمایه داری آناتولی و در مقابله با سرمایه داری غرب ترکیه و استانبول ظهور کرد. به قول یکی از تحلیلگران، عدالت و توسعه، سیاست و اقتصاد را از حالت مصنوعی و نمایشی آن به حالت طبیعی و واقعی آن در ترکیه تبدیل کرد. اگر نقشه ترکیه را به نسبت آرایی که احزاب در استانهای مختلف به دست آوردهاند مشاهده کنید خواهید دید که حزب عدالت و توسعه در مناطق مرکزی و آنکارا، و حزب جمهوری خلق در غرب و شهرهای ساحلی پایگاه دارند. در استانبول رقابت تنگاتنگی در سالهای گذشته موجود بود که این رقابت به نفع سرمایه داری آناتولی در حال چرخش است.
به عنوان پرسش آخر؛ چرا تحولات سیاسی ترکیه و اتفاقات آن برای جامعه مدنی ایران نیز باید مهم باشد؟
اگر ورای عینک ترک ستیزی ناشی از توهمات ناسیونالیسم آریایی، بتوانیم تحولات ترکیه را آنگونه که هست و جریان دارد ببینیم، ترکیه درسهای زیادی برای ما دارد. بگذارید برایتان مثالی بزنم، در دانشگاه آنکارا که من در آن تحصیل میکنم بیش از ۲۰ سال است ۳ واحد درسی تحت عنوان “بحران کردها” در آن تدریس میشود. «اسماعیل بشیکچی» – جامعه شناس و تئوری پرداز ترک – که تئوری مبارزه مسلحانه کردها را از آنِ او میدانند بیش از دو دهه پیش این واحد درسی را در یکی از مهمترین مراکز آموزشی ترکیه راه اندازی کرده است. عبدالله اوجالان دانش آموخته این دانشکده است. طوری که به جوانان کرد توصیه میکند اگر کوههای قندیل را هم از دست دادید دانشکده علوم سیاسی آنکارا را از دست ندهید. در همین کلاس استاد ترک من بدون هیچ واهمه و ترسی از استقلال کردستان دفاع میکند و در راستای آن کتاب و مقاله مینویسد. این آزادی آکادمیک که تأثیر مستقیمی بر روند اجتماعی – سیاسی دارد، در منطقه نمونه است. شکافهای فرهنگی اجتماعی و قومیتی موجود بین دو کشور تا حدودی شبیه یکدیگر هستند. از این رو ترکیه به نظر من میتواند آینده ایران باشد.
منبع:دیدگاه نو