جزوه ” مقاومت در غرب آزربایجان ” منتشر شد
مجموعه مقالات تحلیلی مباررزه با تروریسم کُرد آزربایجان با عنوان ” مقاومت در غرب آزربایجان ” از سوی کمیته های مردمی تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان (دیرنیش) در شهر های آزربایجان جنوبی نشر و توزیع شد.
این جزوه در ۲۰ صفحه در شهرهای تبریز، اورمیه، خوی، سولدوز،ماکو، قوشاچای و سلماس توزیع شده است.
در پیشگفتار جروه ” مقاومت در غرب آزربایجان ” چنین آمده است :
کردها اتنیکی فاقد دولت در منطقه هستند اما تأثیرات بسزایی در تحولات منطقه، طی سالهای اخیر داشتهاند. قرار گرفتن آنان در چهار کشور ایران، عراق، سوریه و ترکیه موجب شده همواره تهدیدهای امنیتی را متوجه این کشورها کنند. مسئله کردها و احزابشان چه در شاخههای نظامی و چه سیاسی همواره اهرم فشاری بوده که این دولتها از آن علیه یکدیگر استفاده کردهاند. اما در این میان، مسئله کردها برای ترکیه به واسطهی فاصلهی فرهنگی،اقتصادی و سیاسی که از دیگر کشورهای همسایه خود دارد از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است.
حمله آمریکا به عراق و عدم وجود دولت مرکزی مقتدر در این کشور وضعیت کردهای عراق را دستخوش تغییراتی نمود. تغییراتی که خودمختاری نسبی برای کردهای این کشور و پایگاهی امن برای گروههای تروریستی مستقر در سایر کشورها را به وجود آورد و این امر سبب تشدید بیش از پیش دستاندازیهای فیزیکی و تبلیغاتی این گروهها به مناطقی از این کشورها شد.
تحلیل گران مسائل خاورمیانه تشدید مجدد ناامنیها در ترکیه و نقض آتشبس از سوی گروه تروریستی پ.ک.ک را ناشی از تحولات اخیر منطقه در نتیجه کارشکنیهای برخی کشورها منالجمله ایران میدادند. با توجه به اوضاع نابسامان عراق و سوریه، وخامت اوضاع امنیتی و بیثباتی حاکمیت این کشورها، مسئله استقلال کردهای عراق و نقش دوگانه و مبهم آمریکا در این قضیه، فعالیتهای اخیر اسرائیل در شمال عراق و سوریه و نیز روابط آن با کردهای این مناطق و اجماع نیروهای داخلی ترکیه برای مقابله با پ.ک.ک جهت جلوگیری از اعمال کارشکنانه آنان در جهت تهدید امنیت و تغییر نقشهی منطقه در بروز مجدد این تنش بیتأثیر نبودند.
تولد پدیدهی بهار عربی، ترکیه را به عنوان ایدهدار عثمانی نوین وارد منازعات مخالفین و دولتهای عربی کرد. از این منازعات می توان به عنوان نقطهی ثقلی در روابط ایران و ترکیه، دو ابر قدرت منطقهای و داعیهدار حکومت اسلامی یاد کرد.
شرکت در منازعات بهارعربی، ترکیه و ایران را در راستای اهداف مشخصی در موازات یکدیگر قرار داده بود اما اشتراک منافع موجب تولد تضاد و تنشهایی گشت که در موضوع سوریه این دو را کاملا در مقابل یکدیگر قرار داد. ایران به دلیل سرمایه گذاریهای کلان در سوریه و نیز استفاده از این کشور در مقابل اسرائیل به عنوان اهرم فشار طبیعتاً سیاست حمایت از متحد خود، بشار اسد را در پیش گرفت و ترکیه نیز به دلیل حمایتهای سوریه و ایران از پ.ک.ک و نیز تغییر حکومت علوی -شیعی بشار اسد در نقطه مقابل ایران ایستاد.
انتخابات اخیر ترکیه و راه یافتن حزب ح.د.پ به پارلمان ترکیه و اقدامات دولت رجب طیب اردوغان در احقاق حقوق قومی آنان وجههی دموکراتیک ترکیه را ترمیم و در واقع زنگ خطر را برای ایران در برخورد با اتنیکهای داخل ایران به صدا درآورد. این عمل میتوانست ترکهای آزربایجانی را نسبت به احقاق حقوق پایمال شدهی خود ترغیب و مصرتر کند. مخصوصاً در برههای که کردهای ساکن ایران از امتیازاتی چون تحصیل به زبان مادری و تشکیل احزاب قانونی با محوریت قومیتها بهرهمند شده بودند و احساس تبعیض در آزربایجان نارضایتیهای فراوانی را نسبت به سیستم حاکم ایران به وجود آورده بود. از این رو حکومت ایران با به کار گیری کارت بازی کرد، یعنی اهرم گروههای تروریستی کردی ترکیه را به میدان نبرد با پ.ک.ک کشاند تا ذهنیتی منفی از عملکرد دموکراتیک ترکیه مبنی بر ورود کردها به پارلمان ترکیه ایجاد کند. اما ترکیه با پیشدستی و بازیخوانی و اقدام به موقع توپ را در زمین گروه تروریستی پ.ک.ک و حامی سیاسی آن ح.د.پ انداخت و با بهرهگیر یاز قدرت نظامی خود اقدام به بمباران پایگاههای این گروه تروریستی در کوههای قندیل عراق کرد.
نتیجهی تحولات ترکیه و تنشهای آن با تروریستهای پ.ک.ک هرچه که باشد قطع به یقین مناسبات در غرب آزربایجان و سیر صعودی در حرکت ملی آزربایجان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. موفقیت نیروهای سیاسی کرد مبنی بر احقاق حقوق و حق تعیین سرنوشت میتواند آغازگر سیر تحولات جامع در منطقه گشته و اتنیکها را به سوی تشنج و حرکات رادیکال سوق دهد و منطقه را دچار ناامنیهای فراوان کند اما حال که پیروزی دولت ترکیه و شکست گروهکهای تروریستی کرد به حقیقتی واضح و مبرهن بدل گشته است چه خطراتی می تواند متوجه غرب آزربایجان و مناسبات حرکت ملی گردد.
استفادهی ابزاری حکومت ایران از اقلیم کردستان عراق و نیز وابستگی این اقلیم به جمهوری ترکیه به سبب فروش نفت منطقه شمال عراق این اقلیم را مجبور به تظاهرسازی در مقابل گروه تروریستی پ.ک.ک میکند. مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق با هشدارهایی هرچند نرم خواستار خروج نیروهای گروه تروریستی پ.ک.ک از خاک این اقلیم شده است. نیروهای پ.ک.ک نیز به جهت حملات سنگین جمهوری ترکیه و نیز امتیازات سیاسی که حکومت ایران در اختیار آنان قرار داده است به سوی مرزهای غرب آزربایجان روانه شدهاند.
حکومت ایران که هموراه سیاست تشکیل زنجیرهی انسانی کرد با هدف تغییر بافت منطقه غرب آزربایجان و قطع ارتباط آزربایجان جنوبی با ترکیه را پیگیری کرده است، زمینه نفوذ و سکونت نیروهای تروریستی کرد اعم از پ.ک.ک و پژاک را در غرب آزربایجان فراهم میکند.
دنبال کردن این سیاست از سوی جمهوری اسلامی تاکنون خسارات جبرانناپذیری از جمله انسداد پایانههای مرزی، فرار سرمایه از منطقه غرب آزربایجان و نیز تغییر بافت جمعیتی منطقه را در پی داشته است. این سیاست جمهوری اسلامی زمینه رشد و نمو مافیای اقتصادی تروریستی را فراهم ساخته تا با در دست گرفتن نبض ترانزیتی منطقه، گروههای تروریستی کرد اقدام به ترانزیت کالای قاچاق، مواد مخدر، قاچاق انسان و نیز دیگر جرائم سازمان یافته نمایند.
حضور گروههای تروریستی کرد در غرب آزربایجان سبب شده تا دولت ایران هموراه سیاست تبعیضآمیز عدم توسعه، به بهانهی نا امنی در غرب آزربایجان را پیگیری کند و موجبات مهاجرت اهالی بومی را فراهم ساخته و سبب تغییر بافت جمعیتی به نفع اقلیت مهاجر کرد نماید. تلاشی که امروز در منطقهی مرزی سروی اورمیه را از یک منطقه ترکنشین به یک منطقهی با اکثریت کرد تبدیل کرده است.
گروههای تروریستی کرد که تجربهی ایجاد کانتون کوبانی را دارند اینبار قصد دارند با استفاده کمکهای لجستیکی، نظامی و سیاسی کشورهایی همچون ایران و آلمان که خصومت دیرینهای را با ترکهای منطقه دارند، کانتون سرو را ایجاد نمایند تا از این طریق بر کل منطقهی غرب آزربایجان و جنوبشرقی ترکیه مسلط شوند.
در این جزوه سعی خواهد شد به تحلیل مناسبات منطقه، حضور نیروهای تروریستی کرد و داعش در غرب آزربایجان، تأثیرات ایجاد کانتون سرو بر آزربایجان جنوبی و ترکیه و راهکارهای پیشروی حرکت ملی آزربایجان در مواجهه با این تهدید پرداخته شود.