چرا یک فرد تبدیل به یک دیکتاتور میشود؟
روانشناسان سیاسی میگویند دیکتاتورهای بیرحم معروفی مثل صدامحسین و استالین همه ویژگی شخصیتی دارند که توام با خودشیفتگی و پارانویا است. اما دیکتاتورهای مستبد مثل حسنیمبارک چه؟ آیا ممکن است یک فرد معمولی و خوشنیت تبدیل به یک فرد مستبد سرکوبگر شود؟
مطمئناً یک شبه امکانپذیر نیست اما طبق تحقیقات روانشناختی، “قدرت” تاثیر شگرفی بر روان افراد دارد. معروفترین نمونه در سال ۱۹۷۱ در آزمایش زندان استانفورد است که در آن تعدادی دانشآموز در زندان به دو دسته زندانی و نگهبان تقسیم شدند. نگهبانان زندان رفته رفته بسیار بیرحم و زندانیان منفعل شدند، طوریکه آزمایش در کمتر از یک هفته خاتمه یافت.
بدون در نظر گرفتن موارد افراطی، اکثر قدرتهای دنیوی میتوانند بر رفتار نیز تاثیر بگذارند. در یک تحقیق که در سال ۲۰۱۰ انجام گرفت و در ژورنال علم روانشناسی به چاپ رسیده است، مشخص شد که کسانیکه تحریک میشوند خود را خوب و بزرگ بپندارند، نسبت به کسانیکه مجبور میشوند خود را فقیر و ضعیف تصور کنند، توانایی کمتری برای درک احساسات دیگران دارند. دلیل آن طبق تحقیق داچر کلتنر از دانشگاه برکلی میتواند این باشد که افراد بدون قدرت نیازمند این هستند که با هم اتحاد تشکیل دهند تا بتوانند در زندگی پیش روند. از طرف دیگر افراد قدرتمند مقابل آنها میتوانند هر کاری که دوست داشته باشند را انجام دهند.
کلتنر میگوید، «وقتی به قدرت دست پیدا میکنید، دیگر وقتی برای شرکت در محیط اجتماعی خود ندارید. دیگر احساسات مردم دیگر را درک نمیکنید و درک درستی از شرایط اجتماعی مهم مثل فقر ندارید.»
او اضافه میکند، «قدرت باعث میشود بیفکرتر رفتار کنید و در رفتار خود خودخواهانهتر عمل نمایید.»
همچنین ممکن است شما را از سایرین هم دور کند. در یک تحقیق که در سال ۲۰۰۶ انجام گرفت، از روشی غیرعادی برای نشان دادن این پدیده استفاده شد: محققان از شرکتکنندهها خواستند که روی پیشانی خود حرف «E» را بنویسند. اول به آنها تلقین میشد که خود را قدرتمندتر یا ضعیفتر ببینند. قدرتمندترین گروه تا سه برابر بیشتر تمایل داشتند که حرف «E» روی پیشانیهایشان را برعکس بنویسند تا خودشان بتوانند آن را درست بخوانند.
در یک تحقیق دیگر که در سال ۲۰۰۹ انجام گرفت، مشخص شد که افرادیکه آموزش میبینند خود را قدرتمند بدانند، باور بیشتری برای داشتن کنترل روی امور پیدا میکنند — حتی اگر در یک فعالیت تصادفی مثل انداختن تاس شرکت کنند.
محققین این تحقیق نوشتهاند، «توهم اقتدارگرایی میتواند یکی از راههایی باشد که فرد اقتدارگرا به سرنگونی خود دامن زند.»
در یک جمعبندی نتیجه خوبی برای دیکتاتورها خواهیم داشت: طعم قدرت را بچشید، دست از توجه و گوش کردن به دیگران بکشید، و آخر این باور را پیدا کنید که شما رهبر رویدادهایی هستید که علت اتفاق افتادنشان چیز دیگری بوده است. ریچارد پاتی، روانشناس دانشگاه اوهایو میگوید قدرت صرفاً خوب یا صرفاً بد نیست. تحقیق او نشان میدهد که قدرت به افراد اعتماد به باورهای شخصی را میدهد.
در تحقیقی که در سال ۲۰۰۷ انجام گرفت، ریچارد پاتی و همکارانش از شرکتکنندهها خواستند که افکار مثبت و منفی خود را بنویسند و بعد به طریقی سعی کردند کاری کنند که آنها احساس قدرت بیشتری پیدا کنند. آنها که افکار مثبتی نوشته بودند مثبتتر شده و آنها که افکار منفی نوشته بودند منفیتر شدند.
او میگوید، «قدرت هر چه در ذهن شما باشد را تشدید میکند. به همین دلیل است که افراد قدرتمند یا کارهای خیلی خوب انجام می دهند یا کارهای خیلی بد.»
منبع: مردمان