آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
دوشنبه ۳ام دی ۱۴۰۳
شما اینجا هستید: / نوشتار / چالشها و برخى موانع درونى حرکت ملى آزربایجان

چالشها و برخى موانع درونى حرکت ملى آزربایجان

چالشها و برخى موانع درونى حرکت ملى آزربایجان
9 ژانویه 2015 - 20:05
کد خبر: ۱۲۳۸۴
تحریریه آرازنیوز

ملت آزربایجان تقریبا یک قرن است که تلاش دارد علمدار آزادى و دمکراسى در کلیت ایران باشد از صدر مشروطه تا حرکت خلق مسلمان تمامى حرکات و مبارزات ترکان آزربایجان آزادى و دمکراسى براى کل ایران مقابله با استبداد داخلى و مبارزه با استعمار خارجى در درجه ضعیف تعیین مقدرات خود بوده است. با تمامى دستاوردههاى مبارزات صد سال اخیر ملت ترک آزربایجان چندان موفق نبوده است با کمى دقت دو عامل مشترک در عدم دستیابى مبارزان آزربایجان به اهداف خود را مى توان مشاهده نمود؛

١- موطن ایرانى

٢- عدم وجود فاکتور مللیت ( تورک آزربایجانى)

موطن ایران؛ بایستى قبول کرد تا ظهور حرکت ملى آزربایجان، آزربایجانیان هیچ گاه تمام قد براى آزربایجان مبارزه نکرده اند. مشروطیت به رهبرى ستارخان قره داغى و به مرکزیت “انجمن غیبى تبریز” و با جانفشانیهاى مبارزین آزربایجان على الخصوص مردم غیور تبریز در آزربایجان پیروز شده بود آنها با طرح انجمنهاى ایالتى- ولایتى بر تعیین مقدرات آزربایجانیها تاکید داشتند آنگاه که سوداى آزادى کل ایران را در پیش گرفتند روانه تهران شدند اما مرکز نشینان صداى آزادى ملت آزربایجان را در پارک اتابک تهران ناجوانمردانه خاموش کردند.
عمر آزادى، “آزدایستان” فرقه دمکرات آزربایجان به رهبرى شیخ محمد خیابانى بیش از شش ماه به درازا نکشید. چون نوید دهنده آزادى براى ملل ایران بود، آنها آزادى را فقط را براى آزربایجان نمى خواستند.
قیام ١٣٠٠، سرگرد لاهوتى در تبریز پس از مدت کوتاهى سرکوب شد، لاهوتى دمکرات بود.
فرقه دمکرات آزربایجان اینبار به رهبرى سید جعفر پیشه ورى در ٢١ آذر سال ١٣٢۴ موفق به تشکیل حکومت ملى آزربایجان شد دقیقا یکسال بعد ٢١ آذر ١٣٢۵ توسط ارتش محمدرضا شاه با خیانت تنى چند از وزراى کابینه پیشه ورى همچون سلام الله جاوید و چراغ سبز قدرتهاى جهانى نوین وقت به خاک و خون کشیده شد و حکومت ملى با یکسال کارنامه درخشان سقوط کرد. شاید اگر پیشه ورى از اول بنا را بر استقلال آزربایجان گذاشته بود حکومت ملى سقوط نمى کرد.
حرکت خلق مسلمان به رهبرى آیت الله شریعتمدارى نیز با طرح دوباره انجمنهاى ایالتى – ولایتى خواستار موختاریت آزربایجان بودند اما آنها نیز مى خواستند در چهارچوب ایران از حقوق آزربایجان دفاع کند آنوقت که پاى تمامیت ارضى میان آمد البته با تهدید آیت الله خمینى طى پیام رادیویى خواستار تسلیم ملت آزربایجان شد و بازهم آزربایجانیان قربانى موطن ایران شدند.
پس از فروپاشى شوروى و استقلال آزربایجان شمالى جوانان آزربایجان جنوبى با الهام از برادان خود در آنسوى آراز و همچنین نطقهاى تکان دهنده مرحوم ابولفضل ائلچى بیگ رئیس جمهور فقید آزربایجان شمالى جرقه حرکتى را در آزربایجان جنوبى زدند که پس از مدت کوتاهى “حرکت ملى آزربایجان” نام گرفت.
اعتراض به پرسشنامه توهین آمیز و نژادپرستانه صداى و سیماى جمهورى اسلامى ایران توسط دانشجویان دانشگاههاى تبریز و تهران، تجمعات صدها هزار نفرى “قلعه بابک”، خلق “قیام یک خرداد١٣٨۵”،میتینگهاى دانشجویى، بزرگداشت روز جهانى زبان مادرى و شخصیتهاى ملى آزربایجان، اعتراضات محیط زیست(دریاچه اورمیه)، حضور در بازیهاى تیم تراختور سازى و همه و همه ثمره حرکت ملى آزربایجان در سالهاى اخیر در جامعه آزربایجان هست با گسترش گفتمان حرکت ملى و افزایش حمایت طبقات مختلف جامعه از حرکت ملى، فعالین دوراندیش و دلسوز را بسوى تشکیل و ایجاد احزاب و تشکلات سیاسى در زیر چتر حرکت ملى آزربایجان سوق داد. برخى با اعلان علنى خواستار استقلال آزربایجان جنوبى شدند بعضى سیستم فدرالى را پیشنهاد دادند و برخى دیگر بر “حق تعیین سرنوشت سیاسى- ملى” متمرکز شدند.
با نگاهى کوتاه و اجمالى به عملکرد و رویکرد حرکت ملى مشاهده مى شود که حرکت ملى آزربایجان با گذشت بیش از بیست سال علیرغم دستاوردهایش هنوز با چالشها و سوالات بى پاسخ روبرو هست.
١- عدم درک صحیح برخى فعالین از حرکت ملى

منظور از حرکت، شورش نیست چرا که شورش یک رفتار جمعی تخریبی است که عده یی از مساله یی ناراضی اند و اعتراض می کنند، در حقیقت نوعی حرکت جمعی است که نقشه زیاد مشخصی برای آینده ندارد، افراد شورشی تنها به آن عامل تحریک کننده یی توجه می کنند که فکر می کنند قربانی آن هستند، این گونه رفتارها به روشنی با حرکت یا جنبش اجتماعی متفاوت است. جنبش آن بخش از حرکات جمعی است که متفاوت از رفتارهای طبیعی، بوروکراسی و شورش ها در جامعه ایجاد می شود و دارای شرایط خاصی است
– جنبش به معنای نرم یعنی رفتارهای جمعی یا تمایلات جمعی که برای رسیدن به اهدافی شکل می گیرند. این حرکات، برخی اوقات فعال است، برخی اوقات منفعل، برخی مواقع وسیع است و برخی مواقع محدود. و البته این روندها ممکن است روندهای ۱۰۰ ساله را هم دربر بگیرد. برخی اوقات ضعیف و برخی مواقع قوی و همه جانبه بوده است.
– جنبش به معنای تخصصی آن.
۱ – جنبش اجتماعی آن دسته از رفتارهای جمعی است که حول یک نارضایتی جدی و عمومی شکل می گیرد که در ادبیات جامعه شناسی، این نارضایتی با تعابیر مختلفی بیان می شود. یعنی عده یی به خاطر تبعیض یا محرومیت یا فساد یا تحقیر یا استبداد ناراحت و ناراضی باشند، به عبارت دیگر در جامعه تضاد یا شکاف یا معضل وجود دارد.
۲ – یکی از ویژگی های مهم در ایجاد جنبش، وجود گفتمان است. باید روی این نارضایتی بحث شود، نسبت به تبعیض علت یابی شود، وضعیت مطلوب و چگونگی رسیدن به آن نیز مورد بحث قرار گیرد و در یک کلام وجود گفتمان حول محور نارضایتی، نقش محوری در ایجاد جنبش اجتماعی را دارد.
۳ – نکته لازم دیگر در جنبش اجتماعی، مساله سازماندهی و انسجام و رهبری است که بدون آن نیز، جنبش اجتماعی قابل تصور نیست. مردم می توانند ناراضی باشند، درباره آن نارضایتی هم گفتمان باشد ولی در جامعه جنبشی هم ایجاد نشود، بنابراین حرکت و سازماندهی ناراضیان نیز مهم است.
۴- اعتقاد و ایمان به جنبش نیز از اهمیت خاصى برخوردار است.
لذا با توجه به معناى حرکت، مى توان به صراحت گفت که یگانه جنبش گسترده و با پتانسیل عظیم در جامعه آزربایجان، حرکت ملى آزربایجان است. لازم هست از افراط و تفریط به مثابه شورش و با پرهیز از حرکات احساسى اجازه سواستفاده اوپرتونیستها جهت انحراف حرکت ملى از مسیر اصلى خود نداد. و با ایمان راسخ و مقاومت و اصرار بر خواسته هاى بحق خویش از حق و حقوق خود دفاع نموده چه بسا در این راه متحمل هزینه هاى سنگین مالى و جانى هم شد.باید قبول کرد که هیچ چیزى بدون بها نیست.

٢- عدم ارایه نقشه جغرافیایى واحد

سرزمین آزربایجان جنوبى کجاست؟ با اینکه سؤال ساده اى بنظر مى آید اما تا به امروز بى پاسخ مانده است. برخى افراد دلسوز و گاها تشکلهاى سیاسى اقدام به ترسیم و یا ارایه نقشه جغرافیایى آزربایجان جنوبى نموده اند اما این کافى نیست حرکت ملى آزربایجان خاصه تشکلهاى سیاسى در وحله اول بایستى سرزمین و یا جغرافیاى هدف خود را بصورت دقیق ترسیم و بروى آن اعمال سیاست نمایند. آزربایجان فقط تبریز، اورمو،اردبیل و زنجان نیست. لازم است در این برهه تاریخى فعالین ملى با ایجاد زمینه مناسب و با هم آرایى اصحاب قلم، مؤرخین، سیاسیون و … نقشه واحد از سرزمینهاى آزربایجان جنوبى و مورد قبول اکثر فعالین و تشکلهاى سیاسى ارایه نمایند.

٣- عدم وجود پرچم مشترک

امروز هرکسى بر اهمیت سمبل و یا پرچم در حرکتهاى سیاسى- اجتماعى واقف است. جایى که انسانها نمى توانند حرف بزنند پرچمها مى توانند فریاد زنند. اهتزاز پرچم و نماد مشترک آزربایجان جنوبى از سوى تمامى جریانهاى سیاسى و فعالین ملى آزربایجان مى تواند روح تازه اى در کالبد حرکت ملى بدمد و نوید انسجام و وحدت بیش از پیش را دهد و این وظیفه شخصیتها و گروههاى سیاسى حرکت ملى آزربایجان مى باشد که هر چه زودتر پرچم موقت آزربایجان جنوبى را تا تاسیس مجلس موسسان را تعیین نمایند.

۴- عدم مرزبندى سیاسى حرکت ملى و جریانهاى سیاسى آن

هر حرکتى که نتواند مرزبندى سیاسى خود را مشخص نماید محکوم به شکست خواهد بود. با ترسیم و مشخص کردن مرزههاى سیاسى مى توان از هدر رفت خیلى از انرژى و زمان حرکت جلوگیرى نمود.
با اینکه حرکت ملى آزربایجان با عدم مشارکت در “جنبش سبز” تا حدودى مرزبندى خود را اعلام کرد اما لازم هست تشکیلاتهاى سیاسى بطور دقیق و شفاف خطوط سیاسى خود را مشخص نمایند در آنصورت تشخیص دوست از دشمن بر همگان آسان خواهد بود و از خیل مسائل جلوگیرى خواهد شد.

۵- عدم تعیین شعارها و ایسلوقانها برخاسته از نیاز جامعه، منطبق بر حقوق بشرى و بین الملل و مناسب با فرهنگ آزربایجان

شعارها بایستى بتواند در عین کوتاهى خواستهاى واقعى حرکت ملى را منعکس نماید. دورى از خشونت، پرخاشگرى، عدم اهانت به سایرین و … بیان کننده ایده هاى دمکرات، خواستهاى انسانى، قانونى و نشان دهنده مظلومیت و محرومیت آزربایجان باشد شعارها بایستى بر محور واقعیتها همچون اعمال تبعیض آشکار و پنهان دولت بر علیه ترکها، تحقیر فرهنگ و زبان ملت ترک و … باشد. و خواستهاى حرکت ملى و نهایت ملت آزربایجان باشد. شعارها بایستى بتواند احساسات انسانها را برانگیخته و آنها را جذب و توجه را جلب نماید.
با نگاهى کوتاه به شعارهاى رایج در حرکت گاها شاهد پرخاشگرى، رادیکالیسم هستیم و تقریبا در کل قابلیت مطرح در سطح جهانى را ندارند.
براى مثال، “تورک دیلینده مدرسه اولمالیدیر هرکسه”بهتر است بجاى تورک از کلمه “اؤز” استفاده شود و یا “آنا سوتى حرام اولسون آنا دیلینى بیلمینه” بکل اشتباه است کسى که زبان مادریش را بلد نیست خود مقصر نیست بلکه والدین و سیستم آسیملاسیون وى را الینه ساخته است دافعه این شعار بیش از جاذبه آنست. و یا در “تورک قاراداشیم سنده گل” این را مى توان استنباط کرد که معترضین شعار دهنده تورک نیستند بلکه از تورکها حمایت مى خواهند این مى تواند مورد سو استفاده قرار گیرد همانطور که مئدیا هاى کردى در اعتراضات “دریاچه اورمیه” چنین کردند.
یا همچنین ” دوروب باخان بقیرتدى”، ” افقانیستان سیزیندى آزربایجان بیزیمدى” و… شعارهاى قابل دفاع و مناسب با فرهنگ آزربایجان نیستند.
در مقابل شعارهاى ” هاراى هاراى من تورکم”، ” اوز دیلینده مدرسه اولمالیدیر هرکسه”، “منیم دیلیم اولن دییل باشقا دیله دونن دییل” و… بیان کننده یکى از مطالبات ملت آزربایجان هست و منطلق بر حقوق بشرى و مناسب با فرهنگ آزربایجان است.
تحقیر کردن سایر ملل و دشمن نامیدن ملل مختلف و یا ائتنیکها با پرنسیبهاى ملى و بین الملى و با فرهنگ ملت ترک آزربایجان همخوانى ندارد و قبح دارد.
ملت آزربایجان نزدیک به یک قرن است که تحت ظلم و ستم سیستم آسیملاسیون و تحقیر ناسیونالیستهاى افراطى و باستنگراى فارسى-ایرانى و سو استعمال گران از اعتقادات دینى حاکمان ایران قرار دارد ما بایستى مظلومیت خود را نشان دهیم از ناعدالتیها صحبت کنیم و از ظلمهاى آشکار و پنهان نژادپرستان بر علیه تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع آزربایجان صحبت کرده و به مجامع بین الملى شکایت کنیم. دنیا بایستى از واقعیت ایران باخبر باشد آنها بخوبى توانسته اند دنیا را فریب دهند و مجامع بین الملى را به بازى داده اند مى توان با حرکت و برنامه سیستماتیک مجامع جهانى را نسبت به واقعیتهاى ایران خبردار کرد إثبات اینکه یک خانواده تورک حق تعیین نام تورکى بر فرزند خود را ندارد در مجامع بین الملى آبروریزى براى یک دولت است و تأثیر آن بیشتر است. عدم حق تحصیل به زبان مادرى جمعیت بیش از ۴٠٪ ى (ترکها در ایران) در یک کشور نشانه بارز تبعیض و نژاد پرستى است.
امید است فعالین ملى با درک شرایط حاضر و اوضاع نابسامان منطقه موانع و مشکلات پیشروى حرکت را با همدلى و همکارى از پیش برداشته و زمینه را براى تحقق اهداف غایى حرکت ملى آزربایجان فراهم نمایند.

بابک چلبیانلى

روی خط خبر