آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
دوشنبه ۳ام دی ۱۴۰۳
شما اینجا هستید: / نوشتار / عملیات روانی و تجارت خون در عین العرب/کوبانی

عملیات روانی و تجارت خون در عین العرب/کوبانی

عملیات روانی و تجارت خون در عین العرب/کوبانی
8 اکتبر 2014 - 21:50
کد خبر: ۱۰۷۲۸
تحریریه آرازنیوز

این نوشته به تکنیک های عملیات روانی استفاده شده در نبرد بین گروههای مسلح کرد و نیروهای داعش و هدف های پنهان و آشکار در عقبه آن خواهد پرداخت. از این طریق سعی خواهد شد منافع گروههای ذینفع از قتل، کشتار و انعکاس جهت دار اخبار آن بررسی شود. همچنین پاردوکس های مشخص و واضح در این نبرد اطلاعاتی و سوء استفاده عاطفی-جنسی از خون و بدن زنان و مردان بیگناه برای تجارت نفرت و عقده تشریح خواهد شد.
تحلیلی از روند آغاز و همه گیری جنگ:
فاز جدید جنگ خاورمیانه با تصرف سریع موصل آغاز شد و به یکباره ابعاد غیرانسانی گسترده ای یافت. سوال اول در همین ابتدایی ترین نقطه سربرمی آورد: داعش چگونه توانست از زیر رصد نظامی-اطلاعاتی غرب خارج شود و به یکباره جغرافیا و منابع فیزیکی و انسانی گسترده ای را در عراق اختیار بگیرد؟ بسیار واضح است ماهواره های جاسوسی، نیروهای نفوذی سازمان های اطلاعاتی غربی و منطقه ای، هواپیماهای تجسسی و دهها عامل دیگر می توانستند از این مسئله خبردار شوند و مسلما با خبر بوده اند. داعش پس از این عملیاتی محرمانه نگه داشته شده بلافاصله دست به وحشت آفرینی گسترده ای زد و سرهای بریده بطور گسترده ای توسط مئدیای ریز و درشت در خدمت القاء وحشت مورد بهره برداری قرار گرفت. آنها که این محرمانه بودن عملیات را از زمین و هوا پشتیبانی کرده بودند قطعا هدفهایی داشتند و همین ها صاحبان بنگاهای خبرپراکنی جهانی، تولید فکر، هراس و رضایت هستند. وقتی کشتاردسته جمعی آغاز گردید اولین و دردسترس ترین هدف، ترکمن های شیعه ی تلعفر، شمال موصل، جنوب و شرق اربیل، امیرلی و اعراب شیعه جنوب عراق بودند. حالت بلاتکلیفی و بی صاحبی منطقه و انحراف نیروی داعش به طرف جنوب10578749_723275207767300_2091132901_n عراق پس از تصرف سرزمین های سنی و تورکمن فرصت را برای بارزانی مهیا کرده بود. با خوشحالی تمام شهر نفت خیز چندقومی و چندمذهبی کرکوک و مناطق تورکمن و عرب اطراف آن با سکوت و سردرگمی تورکیه و ایران به تصرف بارزانی درآمد. داعش به شهر عمدتا سنی سامرا و بغداد تمرکز کرده بود و بارزانی نیز فرصت را مناسب می دید تا از رفراندوم برای استقلال کوردستان سخن به میان آورد، خود را به عنوان اولین بنیانگذار کشوری به نام کوردستان ثبت نماید و خاندانش مدت های مدیدی همانند شیوخ عرب و علیف ها بر چاههای نفت خیمه زنند و از مرکب رانت و قدرت پیاده نشوند. خوشحالتر از همه نتانیاهو بود که به عنوان تنهاترین پشتیبان رسمی به استقبال این «حق مردم مظلوم کورد» برود و فراموش کند که فلسطینیان در کشور خودش برای بهره مندی از کسری از آن کشتار می شوند. بیم تصرف سامرا و انهدام حرم امامان شیعه می رفت، چراکه بار روانی و حیثیتی آن می توانست ایران و دیگر گروههای شیعه را به مقابله ای احساسی و جنون آمیز بکشاند اما ایران اینبار دیگر عاقلانه رفتار کرد. در موقعیتی که به نظر می رسید داعش و مئدیای سایه و ناظرش قصد کشاندن ایران و تورکیه به میدان عملی جنگ را داشتند، ایران سیاستی متفاوت را در پیش گرفت. ایران توانست تلقین روانی مئدیای غالب را مدیریت کند و بدون اینکه بطور مستقیم وارد نبرد شود نیروهای شیعی عرب و تورکمن را در مقابل داعش سازماندهی نماید.
نبرد امیرلی و چرخش صفحه نبرد:
داعش از طرف جنوب به سد بزرگی از شیعیان عراق برخورده بود و بنابراین برخی از تخم مرغ های خود را در سبد جبهه ی شمال گذاشت. در این روزها خوش بحال بارزانی بود و رسانه های غربی اعم از بی بی سی و سایره عکس هایی از قهرمانان پیشمرگه که اکثریت قریب به اتفاق زنان جوان و زیبا بودند مخابره می کردند. اینان حضور زنان در صفوف پیشمرگه را نشانه ای از آزادی زن در خاورمیانه متحجر و جهان شئی زده مدرن می شناساندند و دائما پیشمرگه را بر سر ارتش عراق می کوفتند که ببینید چگونه توانستند در مقابل داعش صف آرایی کنند و زن و مرد در کنار هم و حتی زنان جلوتر از مردان اسلحه بدست امنیت را برای شمال عراق هدیه آورند. بله خوش به حالشان بود تا اینکه داعش اندکی از حمله به جنوب کاست و به شمال متمرکز شد. در عرض 1-2 روز پیشمرگه با همه زنان و مردان زیبارو و معمولی و زشت رو عقب نشست، کوردهای یزیدی و شنگال و سنجار در خطر کشتار و اربیل در خطر سقوط قرار گرفت. امریکا که از حمله داعش به10726454_723275217767299_1951286245_n پایتخت استراتژیک عراق یعنی شهر بغداد و نفوذ تا 10 کیلومتری آن بی اعتنا به نظر می رسید با نزدیکی داعش به 20 کیلومتری اربیل و کشتار کردهای ایزدی و آشوریان یادش افتاد که نیروی هوایی و هواپیماهای بدون سرنشین و باسرنشین، موشک های دوربردی دارد که هدف را از صدها کیلومتر با سانتیمتری دقت می زنند. حمله هوایی امریکا شروع شد اما کافی نبود، و نیاز به حضور میدانی بود. تنها کشوری که حاضر به چنین ریسکی شد ایران بود و البته از فرصت نهایت استفاده را برد. در مقابل سکوت آنکارا و دیگران در قبال رفراندوم استقلال کوردستان عراق، ایران به صراحت و رسما اعلام کرد که با تجزیه عراق و استقلال کوردستان مخالف است. نیروهای ایران بنابه اعتراف بارزانی به سرعت وارد عمل شدند و پیشمرگه مرعوب را سازماندهی دوباره کردند و مهمتر از همه با همراه ساختن گروهای نظامی و شبه نظامی شیعه، کورد و تورکمن در مهمترین نبرد میدانی توانستند شهر کوچک تورکمن-شیعه امیرلی را پس از 70 روز مقاومت و محاصره آزاد کنند. این به معنی نفوذ بیشتر ایران در شمال و جنوب عراق، عقب نشینی موقت از اعلام استقلال در کوردستان، توقف پیشروی نیروهای داعش در همه جبهه های عراق و به طور خلاصه آغاز زیان دهی پروژه ناظرانی بود که از پشت میزها و البته از هوا دستی در آتش نبرد داشتند.
فراخوان امریکا و لزوم در دست گرفتن ابتکار عمل
مشخصا نبرد امیرلی و پیامد آن حضور جددی ایران در جنوب و بر بالای سر کوردستان عراق معادلات را برهم زده بود. نشست اضطراری با حضور 6 کشور عربی منطقه با حضور پدرسالار، دولت آمریکا، تشکیل شد. وقتی داعش به یزیدی ها و کوههای شنگال و سنجار حمله برد نیروهای پ.ک.ک که با بارزانی رابطه خوبی ندارند از رازی پرده برداشتند. آنها همانند چندین منبع دیگر از نشست هماهنگی در اردن سخن گفتند که یک ماه قبل از حمله داعش به موصل و با حضور همین 6 کشور، ناظرانی از کشورهای غربی، داعش و نماینده کوردستان عراق تشکیل شده بود و 10711615_723275211100633_1894108145_nپ.ک.ک نیز دعوتیه گرفته بود. پ.ک.ک مدعی بود که نخواسته در این پازل شرکت کند و بارزانی را به خیانت و همراهی با پروژه ای محکوم کرد که نتیجه آن کشتار کردهای ایزدی و البته نفوذ ایران در کوردستان عراق بود. حال درست همین جمع حاضر در اردن بار دیگر جلسه اضطراری تشکیل داده بودند تا نقشی مؤثرتر در این فرایند خونین برعهده گیرند. احتمالا خود نیز به این نتیجه رسیدند که جلسه با داعش و اعتماد به آن بی خود بوده است و داعش همانند القاعده بر علیه خودشان عمل کرده و بالاخره منافع آنها در کوردستان عراق و سوریه را نیز مورد تهدید قرار داده است. بدین ترتیب در غیاب اراده و جسارت برای حضور زمینی، نبرد هوایی برای نشان دادن تعهد این کشورها به انسانیت از طریق هوا آغاز گردید.
رونق جنگ در سوریه
همزمان با پیشرفت ناامیدکننده نبرد در جبهه های عراق، داعش به طرف سوریه متمرکز گردید. عین العرب/کوبانی لقمه ای ساده تر بود. البته آنجا نیز نیروهای آزادی خواه، پیشرفته، کانتون های متعالی، زنان جوان زیبارو داشت تا افسانه بافی مئدیا شروع گردد. اما اینجا نیز در عرض چند روز 70 روستا از دست پ.ی.د خارج شد و باز امریکایی که با ویرانی شهر رویایی و میلیونی حلب و کشتار وحشیانه آن مجاب به دخالت نظامی نشده بود جبهه هوایی را از عراق به سوریه گسترش دهد. بقول مارکس نوبت تکرار کمیک-تراژیک تاریخ اینبار برای خود کمونیست ها بود. کاپیتالیست های بالاصطلاح کثیف به داد کمونیست های پ.ی.د شتافتند و در حقیقت کمونیست ها آشکارا از کاپیتالیست ها چنین درخواستی کردند. باز حمله هوایی کافی نبود و جنگ روانی هدف داری از سوی مئدیای ناظر جهانی و نشخوارکنندگان کوچک آن به راه افتاد تا اینبار تورکیه را به میدان مبارزه بکشانند. اینجا نقطه ای است که غیرانسانی ترین وجهه جنگ روانی برای گسترش جنگ و صید مراد از خون انسانهای بیگناه به راه افتاد.
ابعاد جنگ روانی در نبرد عین العرب/کوبانی
عین العرب/کوبانی شبیه تلعفر، سامرا، بغداد، حلب، توزخورماتو، امیرلی نبود و بیشتر به اربیل و سنجار و شنگال شباهت داشت. آنها تورکمن، شیعه یا عرب نبودند بنابرین سکوت جایز نبود. وجدانهای بیدار جهانی با استاندارد دوگانه به حرکت درآمد تا این شهر سقوط نکند و یا اگر سقوط کرد بهانه ای برای گسترش میدان نبرد به کشوری دیگر یعنی تورکیه شود. شیطان سازی از تورکیه و مظلوم سازی از شاخه سوری گروه تروریستی پ.ک.ک به صورت تحسین برانگیزی صورت گرفت. شیطان-مظلوم دوگانه ای است که برای تجارت نفرت و خون در هر جای دنیا لازم است و متاسفانه گروه های کورد پیش و بیش از همه از خون بیگناهان در جهت پروسه ملت سازی از طریق نفرت افکنی و غیرت سازی با تورکیه سود جستند.
تکنیک های جنگ روانی در نبرد عین العرب/کوبانی و انگیزهای شرکت کنندگان:
بهتر است از انگیزه ها شروع کنیم. بازیگران مختلف به دلایلی مختلف یار این قافله تجاری شدند. پ.ک.ک و شاخه سوری آن و اکثریت قریب به اتفاق فعالین کورد فرصت را برای متحدساختن «ملت کرد» از طریق درد مشترک و دشمن مشترک غنیمت شمرده اند. تورکیه همان نقش را برای این بازیگران کورد داشت که امریکا برای محافظه کاران ایران داشته است. جنگ همیشه یکی از عوامل وحدت بوده است و از اینرو پ.ک.ک و تقریبا همه فعالین و روشنفکران کورد با خون کوردهای عین العرب/کوبانی این معامله غیرانسانی را انجام دادند. سعی کردند تصویری مظلوم اما 10717599_723275227767298_182160552_nزیبا و فوق انسانی از تروریست های پ.ک.ک انعکاس داده آنها را نیروهای آزادیبخش معرفی نمایند و صد البته مئدیای ناظر جهانی برای انعکاس گسترده آن همیشه در صحنه بود. با پیشنهاد کردن راه های غیرممکن چهره ای شیطانی از تورکیه جلوه دهند و جوانان کوردی که توان رویایی با معامله مرگ با داعش را نداشتن به نبرد با پلیس تورکیه بکشانند که در مقابل حضور مئدیایی جهانی گاز اشک آور شلیک می کرد و کوردها را قهرمان و تورکیه را تجاوزکار نشان می داد. دامنه بسیج کوردها به کشور چهارم یعنی ایران نیز گسترش یافت و تیم پ.ک.ک-مئدیای ناظر بصورت موفقیت آمیزی توانستند حرکتی هماهنگ برای کوردستانی با درد مشترک را شکل دهند.
اما همراهی بخش بزرگی از مئدیای فارس و چپ جهانی نیز قابل پیش بینی بود. برخی از فارسی زبانان به دلایل انسانی و تحت تاثیر تبلیغات گسترده خطر کشتار و تجاوز به هزاران زن و کودک که در اصل از عین العرب فرار کرده بودند و در پناهگاههای تورکیه زندگی می کردند با این جریان روانی همراهی کردند اما برخی دیگر انگیزه های غیرانسانی همانند کینه نسبت به تورکیه و تورک ها و حسادت را چاشنی اعمال خود کرده به سم پاشی و نفرت پراکنی قومی دست زدند.
استفاده های دشمن قدیمی تورکیه یعنی لابی ارمنی و دشمنی که اردوغان با اجلاس داووس آنرا مشخصا در مقابل تورکیه قرار داد، یعنی لابی یهود و برخی کشورهای غربی از رویایی کشورهای قدرتمند خاورمیانه مشخص است و نیازی به توضیح بیشتر ندارد.
تضادهای قابل توجه در جنگ روانی و سوء استفاده های اخلاقی
همچنانکه گفته شد کوردها ادعا می کنند دولت تورکیه مانع پیوستن کوردهای تورکیه به تروریست های عین العرب می شوند. عین العرب داخل در کشور دیگری است و طبیعتا دولت تورکیه و هیچ دولت دیگری اجازه نمی دهد تا شهروندانش از جلو چشمانش و از گمرک وارد خاک کشور دیگری شوند که در حال جنگ است. اما جوانان مبارز و قهرمان کورد تورکیه به جای اصرار بر گذشتن از جلوی خبرنگاران و پلیس تورکیه می توانند از همان راههایی که هر شب و روز قاچاق سوخت می کردند وارد خاک سوریه شوند. مگر اینکه قصد داشته باشند آسانترین راه یعنی گرفتن عکس و فیلم با طعم اشک آور را انتخاب کنند و کوبانی بهانه ای بیش نباشد. آنهایی که در مرزهای تورکیه با عراق، سوریه و ایران زندگی می کنند بهتر می دانند که کار بسیاری از کوردهای مرزنشین 10719340_723275214433966_1260604065_nقاچاق انسان، سوخت، سلاح و کالا از سراسر این مرزهاست، بدون اینکه مانعی در مقابل خود ببینند.
کوردها در مورد نحوه دخالت تورکیه در نبرد عین العرب موضع مشخصی ندارند و صد البته این سیالیت به کار شیطانسازی از تورکیه می آید. برخی می گویند تورکیه باید با استفاده از نیروی زمینی به جنگ با داعش برود و تروریست های باقی مانده در شهر را نجات دهد. فرض کنیم که تورکیه کشتار همین تروریست های سوری در تورکیه را فراموش کند (که بقول کاریلان سرکرده نظامی پ.ک.ک 1500 تن از آنها در تورکیه و در جنگ با دولت تورکیه کشته شده اند) و وارد عین العرب شود، آیا در صدها کیلومتر مرزباقی مانده با داعش می تواند انتظار آرامش داشته باشد؟ این شبیه آنست که ایران در جنگ با صدام از مرز شلمچه برای تصرف بصره عمل کند و انتظار دریافت پاسخ از مرز ایلام، کرمانشاه یا سردشت را نداشته باشد. هر گونه دخالت محدود به معنی جنگی نامحدود و خانمان برانداز و گسترش آن به کشوری بسیار بزرگتر خواهد بود و قربانیان آن هزاران برابر چند تروریست باقی مانده در عین العرب خواهد بود. حتی برخی از کوردها انتظار دارند که تورکیه دالانی در خاک خود باز کند تا تروریست های پ.ک.ک و پ.ی.د از قندیل مرکز پ.ک.ک و یا دیگر کانتونهای سوریه سوار بر اوتوبوس شده و با تسلیهات تورکیه و البته حمایت هوایی متحدین و تبلیغات رسانه ای وارد جنگی قهرمانه با داعش شود. این مسئله هم دخالت تورکیه در جنگ تلقی خواهد شد و هم زمینه را برای خطری به همان خباثت داعش اینبار از سوی پ.ک.ک هموار خواهد کرد. برخی از کوردها و از جمله دمیرتاش انتظار دارند که تورکیه هم دخالت کند و هم وارد سوریه نشود وگرنه اشغالگر خواهد بود و ادعا می کنند در اینصورت کوردها در مقابل آن خواهند ایستاد. حال معلوم نیست تورکیه حتی اگر بخواهد چگونه می تواند این اعمال خارق العاده و بدور از منطق را انجام دهد.
کوردهای سوریه در سه کانتون جداگانه پراکنده هستند و کسی نیست از آنها بپرسد اگر کمک به عین العرب ضروری است چرا کانتونهای دیگر که در کنترل شاخه سوری پ.ک.ک هستند دست به حمله از پشت جبهه نمی زنند تا تمرکز شبه نظامیان داعش را بر عین العرب منحرف نمایند. طبیعی است که داعش بعد از عین العرب سراغ آنها نیز خواهد آمد و عاقلانه ترین و اخلاقی ترین راه حمایت کوردهای سه کانتون دیگر به ویژه کانتون قامیشلی است که مرزهای گسترده ای با داعش و کردستان عراق و تورکیه دارد و بدین ترتیب جوانان مبارز کورد تورکیه که مجبور به گرفتن عکس یادگاری با طعم اشک آور در مرز عین العرب هستند می توانند وارد این کانتون شوند و پ.ک.ک نیز کمی از بسط نشینی در کوههای قندیل صرف نظر کرده همچنانکه به کمک کردهای ایزدی رفت به کمک کانتون قمیشلی برود. احتمالا آنجا نیز دختران جوانی هستند که می تواند اسلحه بدست با فیگورهای مختلف عکس بگیرند و منادی پیشرفت، تعالی و آزادی انسانیت و زن در جهان باشند و خوراک رسانه ای مناسبی برای فعالین مقیم فیسبوک و رسانه های ناظر فراهم آورند.
تورکیه یک کشور عضو سازمان ملل و سوریه نیز عضوی دیگر است. تورکیه آخرین بار حدود 30 سال پیش در قبرس دخالت نظامی کرد و همچنان تاوان آن را می دهد. حمله به هیچ کشوری از سوی کشور دیگر از لحاظ اخلاقی و حقوقی قابل توجیه نیست و باید در شرایط ویژه با مجوز سازمان ملل صورت گیرد. اصرار اینروزهای تورکیه برای حمله ناتو به سوریه نیز خارج از صلاحیت این کشور است. حتی مجوز سازمان ملل نیز نباید باعث دخالت یکجانبه و غیرمنطقی تورکیه در کشور همیشه همسایه اش شود. کشوری قدرتمند همانند امریکا با حمایت متحدانش نتوانست جنگ افغانستان و عراق را مدیریت نماید و با اینکه هزاران کیلومتر با منطقه فاصله داشت متحمل خسارات جانی و مالی فراوانی شد. حال چگونه انتظار دارند کشوری با قدرت تورکیه، در کشور همسایه آنهم برای دفاع از چند تروریستی که هم حزبی هایشان در کانتون های دیگر آنرا تنها گذاشته و مشغول تجارت از طریق قربانی کردن آن هستند وارد جنگ شود.
اوجالان، پ.ک.ک و شاخه سیاسی آنها ب.د.پ روند صلح در تورکیه را با مسئله کوبانی گره می زنند و تورکیه را تهدید به خروج از گفتگوهای صلح و «به آتش کشیدن شهرهای تورکیه» می کنند. آیا تورکیه مسئول هر کوردی در هر جای جهان است. اگر اینگونه است چرا تورکیه اقدامات داخلی و بین المللی خود را به مسائل تورکمن های عراق، تورک های ایران، چین و غیره گره نزند؟ آیا 10721011_723275221100632_1928287043_nضررهای تسلیم شدن در مقابل چنین درخواست شاعرانه ای کمتر از لغو گفتگوهای صلح است؟
برخی از روشنفکران چپ- کورد مدعی اند تورکیه قصد تخریب تجربه بسیار موفق و دمکراسی پیشتاز جاری در کانتون های سه گانه کورد-سوری را دارد! حکومت هایی که کمونیست ها تاکنون تشکیل داده اند بویی از دمکراسی نبرده اند. موفق ترین نمونه آن فعلا کره شمالی است. همه جریانهای چپ با ادعای مدلی متفاوت وارد گود می شوند اما بسرعت زشتی افکار و درون خود را آشکار می کنند. تصویری اخیرا در صفحات اینترنتی منتشر شد که نشان می دهد بزغاله ای بر روی میزی ایستاده و همان دخترکان مسلح معرف حضور، دور آن با خنده ای مظلومانه و ملیحانه حلقه زده اند. زیرش هم نوشته اند، کوبانی روشی نو در همزیستی انسان با طبیعت ارائه کرده و کاپیتالیست های کثیف به سرکردگی تورکیه قصد تخریب آنرا دارند!! به نظر می رسد تبلیغات شاعرانه کمونیستی با حمایت رسانه ای گسترده موجب شده است برخی سهل انگارانه دمکراسی را با شعبده بازی اشتباه بگیرند. دمکراسی هم یک سیستم و هم یک منش است که با تجربه و ممارست و مهارت به درجاتی قابل پیاده شدن است. کانتون چند ماهه چگونه ادعای ارائه مدلی پیشتاز برای جهانیان می دهد؟ مگر اینکه از قوه خیال بهره گرفته شود. بگذریم از اینکه کانتون های مذکور و اهالی آن دهه هاست که از طریق قاچاق امرار معاش می کنند و بخصوص بعد از جنگ سوریه که به محاصره کامل این کانتون های منجر شده است راهی بجز قاچاق سوخت، اسلحه و انسان برای داعش از طریق مرزهای تورکیه جهت امرار معاش نداشته اند. مگر اینکه مدعی کشاورزی پیشرفته در کویرهای سوریه و یا صنعت الکترونیک یا هوا فضا شوند. آیا این سبک زندگی، ساختار اجتماعی، طبقاتی و تجربه می تواند دمکراسی ای را به بار آورد که تورکیه و جهان کاپیتالیست به نابودی آن بشتابند؟؟!!
رسانه های جهانی و منطقه طی یک سفسطه و اظهارات محیرالعقول از خطر قریب الوقوع کشتار گسترده غیرنظامیان توسط داعش سخن می گویند و سعی می کنند با آوردن فشار روانی تورکیه را به میدان نبرد هل دهند و همزمان وجه ی این کشور را به عنوان حامی کشتار زنان و کودکان بیش از پیش تخریب نمایند! آیا اینها نمی دانند بیش از 170 هزار نفر از عین العرب به خاک تورکیه پناه برده اند و عملا آنهایی که باقی مانده اند یا تروریست هستند و یا سنی های عرب-کورد طرفدار داعش؟ کل جمعیت غیرنظامی باقی مانده در عین العرب در حدود 2-3 هزار نفر بود که بیش از 2 هزار نفر روز دوشنبه به تورکیه پناهنده شدند. این شعبده بازی رسانه ها یک طرف، قدرنشناسی احزاب و شخصیت ها و حتی پناهندگان کورد طرف دیگر قضیه است. کسی از تورکیه تشکر نکرد که از مالیات مردم کشورش هزینه میلیون های پناهنده عرب، کورد و تورکمن سوری را می دهد. حتی برخی به دلیل منتظر شدن در مرز شورش به راه انداختند، گو اینکه از یک کشور به کشور10721355_723275231100631_333763155_n دیگر وارد نمی شوند و نیازی به ثبت، قرنطینه و هماهنگی ندارند.
زشت ترین کار همانا سوء استفاده از زنان در میدان جنگ و رسانه بوده است. همچنانکه اشاره شد استراتژی رسانه ای در راستای تهییج احساسی-عاطفی جامعه از طریق نمایش عکس هایی از دختران و زنان زیبایی بود که سلاحی بر دوش و چشمی بر آینده داشتند. شعریت همراه با این عکس ها با پس زمینه جنسی-غریزی به مخاطب پیامی از رهایی همراه با زیبایی می دهد. نوشته های احساسی همراه این تصاویر به بیننده القاء می کرد که این زنان زیبا به جای آرایش کردن و مشغول شدن به لذایذ دنیوی با رهایی از وابستگی به ظواهر مادی به هدفی والا یعنی آزادی کردستان و رهایی زن از اسارت تاریخ و برتری جنسی دست یافته اند. آنها نیز مانند مردان اسلحه دست دارند بنابراین حداقل به اندازه مردان برتر هستند. این تصویر استثماری از زن که سابقه طولانی در جنبش های چپ دارد در پشت ظاهر دلفریبش واقعیتی تهوع آور و کریه را مستتر کرده است و آن استثمار زن و متعالی نشان دادن آن بدلیل دردست گرفتن سلاح و بریدین از مادیات است. این تصاویر تنها زنان را به مسلخ نمی برد بلکه تکانه ای عاطفی-جنسی در مخاطب عمدتا سنتی و محروم کورد و حتی غیرکورد ایجاد می کند که به شاعرانگی کشتار و جنگ دامن می زند. مجاهدین خلق و بسیاری از سازمان های چریکی چپ بسیار پیش از این به استفاده ابزاری از زن در میدان خشونت نائل آمده اند و سرنوشت آنها نیز پیش چشم همگان و تاریخ است.
در نوشته ای دیگر به استراتژی ها و اشتباهات تورکیه و ایران در این فرایند خواهم پرداخت.

روی خط خبر